رسالت من

اگه یه سرچ ساده توی اینترنت یا فضای مجازی بندازید میبینید که کتابها، دوره ها و آموزشهای زیادی راجع به موفقیت و پولدار شدن وجود داره.

همونطور که قبلا هم گفتم من عاشق کتاب خوندن و آموزش دیدن هستم. ولی یه چیزی که به مرور توی کتابهای خودیاری و دوره ها و آموزشهائی که با مضمون ثروتمند شدن دیدم این بود که این کتابها یا دوره ها فقط برای یه مدت زمان کوتاهی حال من را خوب میکردن و بعدش اتفاق خاصی توی زندگی من نمی افتاد. اینکه باورهاتون را عوض کنید، افکار منفی را از خودتون دور کنید، عبارات تاکیدی مثبت بگید، خواسته هاتون را مشخص کنید و اونا را مکتوب کنید، تصور و تجسم کنید که به خواسته هاتون رسیدید، یا یه دوره حضوری رفته بودم استاد میگفت کار خاصی نمیخواد بکنید و فقط شاد باشید، در لحظه زندگی کنید، برید از جاهائی که پولدارا خرید میکنن خرید کنید، جاهائی که اونا غذا میخورن غذا بخورید و …

خلاصه اینکه چیزائی که اینها میگفتن درست بود ولی ایرادشون این بود که فقط برای چند روزی حال من را خوب میکرد. ولی بعد میدیدم اتفاق خاصی توی زندگی من نمیفته و راهکارهای عملی نمیدادن.

از طرفی آدمائی را میشناسم که حتی توی عمرشون یه کتاب یا دوره موفقیت یا قانون جذب را نه خونده بودن و نه شرکت کرده بودن و حتی بعضیاشون سوادشون در حد دو سه کلاس هست ولی واقعا آدمهای موفق و ثروتمندی شده بودن، که به مرور و لابه لای مطالب سایت علتهای موفقیتشون را میگم.

خیلی راجع به این قضیه فکر کردم. مثلا چرا اون آقائی که به ما میگفت برید جاهائی که ثروتمندا خرید میکنن خرید کنید، نمیگفت برید ببینید ثروتمندا چیکار میکنن که پولدار شدن، شغلشون چیه؟ چه خدماتی به مردم ارائه میدن؟ و چجوری خدماتشون را ارائه میدن؟ پولاشون را کجا و چجوری سرمایه گذاری میکنن؟ و سوالای اینچنینی …

یا اینکه چرا در مورد داشتن تخصص، مهندسی معکوس، برنامه ریزی، داشتن پلن برای رسیدن به اهداف و خواسته ها و…چیزی نمیگفت؟

بعد از این قضیه رفتم و با چندتا آدم موفق و ثروتمندی که میشناختم ارتباط قویتری برقرار کردم و طی حرفهائی که با هم داشتیم یا وقتی کاراشون را میدیدم متوجه شدم که اینها فوق العاده عملگرا هستن، شغل یا کسب و کاری دارند که به مردم خدمت میکنن و از همه مهمتر از راه فروش خدمات، کالاها، دانش، تخصص یا توانائیشون دارن پول به دست میارن و بعد با سرمایه گذاری پولاشون توی زمینه های دیگه پول روی پولاشون میاد.

بنابراین تصمیم گرفتم نوع کتابهائی که میخونم را تغییر بدم و شروع کردم به خوندن کتابهائی با مضمون کسب و کار، شغل یابی، بازاریابی و فروش، سرمایه گذاری و هوش مالی.

تازه متوجه شدم که نویسنده های همون کتابهای خودیاری و موفقیت و قانون جذب، خودشون از راه فروش همین کتابهاو رویا فروشی هست که پولدار شدن و این شغل اونا هست و با بازار خوبی که اینجور کتابها و دوره ها داره معلومه که خیلی ثروتمند میشن و بعد پولاشون را جاهای دیگه سرمایه گذاری میکنن و بازم پولدارتر میشن.

یا کسائی که دوره های موفقیت یا ثروت را آموزش میدن این شغلشونه و از طریق فروش همین دوره ها هست که اینقدر ثروتمند شدن ولی متاسفانه توی اکثر این کتابها و دوره ها اسمی از کار کردن، داشتن شغل خوب یا فروش نمیارن یا اگه هم بگن خیلی سربسته و مبهم میگن. چرا که اگه بگن از جذابیت آموزشهاشون خیلی خیلی کم میشه. در واقع اینها نقطه ضعف آدمها که نیاز به پول در آوردن هست را پیدا کرده و از این راه آموزشهاشون را میفروشند و اگه دقت کرده باشید خیلی زود به ثروتهای هنگفتی میرسن.

بعد از اینکه فهمیدم تغییر باورها، داشتن افکار مثبت، تصور، تجسم، گفتن عبارات تاکیدی مثبت و… به تنهائی هیچ پولی به زندگی کسی وارد نمیکنه و راز به دست آوردن پول و ثروت، حل مشکلات مردم و خدمت رسانی کردن به آنها از طریق داشتن و فروختن کالا، خدمات، دانش، تخصص یا توانائی خاصی است و همچنین وقتی دیدم یه منبع ساده، روان، کامل و یکجا و ایرانیزه شده ( بومی سازه شده ) در مورد روشهای به دست آوردن شغل، اصول کسب و کار، تبلیغات، بازاریابی و فروش، سرمایه گذاری و هوش مالی وجود نداره، تصمیم گرفتم حسابی توی این زمینه ها تحقیق کنم، کتاب بخونم و آموزش ببینم و این کار را کردم.

و بعد تصمیم گرفتم این چیزایی که یاد گرفته بودم را، با افرادی که تمایل دارن به اشتراک بذارم و اینطور شد که سایت نوزده بیست را راه اندازی کردم و احساس میکنم که این رسالت منه، من این رسالتم را دوست دارم، عاشقشم و سعی میکنم با تمام وجود انجامش بدم.

دوست عزیز، بدون شک یکی از مهمترین مسایلی که ما چه بخواهیم یا نخواهیم در بزرگسالی با اون سرو کار داریم و ناگزیر باید با اون  دست و پنجه نرم کنیم پول و مسائل مالیه.

چرا که ما برای گذران زندگی، خرید یا اجاره خونه، خرید ماشین، مسافرت، خرج و مخارج بچه ها، مخارج منزل و… نیاز به پول درآوردن داریم. و برای پول درآوردن هم نیاز به شغل داریم. اگه توی نوجوونی و جوونی انتخاب درستی داشته باشیم و بتونیم شغل و جایگاه خوبی را برای خودمون دست و پا کنیم که عالیه  ولی اگه این کار را نکنیم بعد که افتادیم توی زندگی مجبوریم تن به هر کار سطح پایینی بدیم.

پس اگه بخواهیم یه زندگی خوبی را تجربه کنیم باید این مسائل را بدونیم.

دوست عزیز: از اونجائیکه افکار، باورها، عزت نفس، اعتماد به نفس، هدفگذاری، مهارتهای ارتباطی و خیلی مسائل دیگه از کودکی در وجود ما شکل میگیره و ما والدین نقش خیلی مهمی توی شکل گیری و نهادینه شدن این مسائل در وجود فرزندانمون داریم، من یه دوره ای توی سایت گذاشتم با عنوان ” شاه کلید موفقیت فرزندان ” و هدفم هم اینه که همزمان با رشد خودمون بتونیم روی شکل گیری یه شخصیت هدفمند، موفق و پولساز در فرزندانمون موثر باشیم و از بچگی اونا را با این مسائل آشنا کنیم و بتونیم ضمیر ناخودآگاهشون را مثبت و برای موفقیت برنامه ریزی کنیم و اونا را به مسیر درستی هدایت کنیم.

دوستان، من، این کار را رسالت خودم میدونم و همه تلاشم را میکنم تا بتونم به شما کمک کنم عزت نفستون را بالا ببرید، هدفهای بزرگی انتخاب کنید، برای خودتون چشم انداز داشته باشید، شغل خوب به دست بیارید، اصول کسب و کار، تبلیغات، بازاریابی و فروش را یاد بگیرید و با دونستن اصول و قوانین و عملگرا بودن یه زندگی عالی و پر پول برای خودتون بسازید.

و در آخر بذارید یه خاطره ای هم از خودم در رابطه با آموزشهای کاربردی و غیر کاربردی بگم:

همونطور که توی قسمتهای دیگه سایت هم گفته ام من عاشق کتاب و کتاب خوندنم و مخصوصا قبلنا کتابهای قانون جذب و رسیدن آسان به خواسته ها و… را خیلی دوست داشتم. چرا که حرفهای قشنگ میزنند. و آدم فکر میکنه با خوندنشون به زودی دنیا را فتح میکنه. قضیه از این قراره که یه روز توی یک کتابفروشی کتاب اثر مرکب دارن هاردی تخفیف خورده بود و اون را خریدم. وقتی اومدم منزل مقدمه کتاب را که خوندم ازش بدم اومد و اون را بستم و گذاشتم کنار. حالا بگو چرا؟ چون توی مقدمه نوشته بود : ” کسب موفقیت کار سخت و دشواریه و این کار یک روند سخت، خسته کننده و ملال آوره. ” و جای دیگه ای نوشته بود ” شاید زمان زیادی باشد که فریب خورده اید، اما هیچ سحر و جادو و یا فرمول سری و راه حل مخفی وجود نداره. ” و من که مدام توی کتابها و دوره های دیگه شنیده و خونده بودم که موفقیت آسونه و از این حرفها…، از این کتاب بدم اومد. ولی غافل از این نکته بودم که من سالهای زیادی فریب خورده و پولها و فرصتهای زیادی را از دست داده بودم و در واقع این کتاب بود که حقیقت را می گفت. ( شاید این خاطره من برای شما هم آشنا باشه ).

حالا چی شد که من این کتاب را خوندم؟ حدود چند ماه پیش رفته بودم آرامگاه حافظ( حافظیه ). جلو درب ورودی حافظیه یه آقایی بساط پهن کرده بود و کتاب می فروخت و کتاب اثر مرکب هم داشت. وقتی چشمم خورد به این کتاب یه دفعه به صورت ناخودآگاه یه حسی بهم گفت که کتاب اثر مرکبی که توی منزل دارم را بخونم. شاید باورتون نشه ولی توی دو روز کتاب را خوندم و واقعا عاشقش شدم و تازه فهمیدم که چقدر اشتباه کردم که چند سال پیش اون را نخوندم چون مطالب و راهکارهاش واقعا کاربردی و عین حقیقته ( بهتون پیشنهاد میکنم اگه تا حالا کتاب اثر مرکب را نخوندید حتما بخونیدش، چند بار هم بخونیدش ). البته من منکر قانون جذب نیستم و به شدت اون را قبول دارم ولی قانون جذب واقعی را. و سعی میکنم یه مقاله ای در مورد قانون جذب واقعی براتون آماده کنم و توی سایت بذارم.

دوست عزیزم، من تمام سعیم را میکنم تا مطالبی که توی این سایت آموزش میدم واقعا واقعا کاربردی، عملی و مفید باشه و بتونه باعث ایجاد تغییر توی زندگیت بشه، نه اینکه صرفا جو بده و هیجانیت کنه و نتیجه ای هم نداشته باشه.

من کامبیز عبدی هستم، کارشناس ارشد روانشناسی و در حال حاضر هم، دانشجوی دکترای مدیریت کسب و کار DBA دانشگاه تهران هستم.

حضورت را توی این سایت خوشامد میگم و امیدوارم مطالب و دوره هایی که توی سایت میذارم بتونه کمک کننده باشه و امیدوارم بتونم رسالتم را به بهترین نحو ممکن انجام بدم.

در ضمن برای دسترسی به تمامی مطالب، دوره ها و محصولات سایت میتونی از اینجا اقدام کنی.

اگه در مورد این مطلب نظر یا تجربه ای داری و احساس میکنی مفیده و میتونه به دیگران کمک کنه، خوشحال میشم که نظر یا تجربه ات را از طریق کادر پائین همین صفحه برامون بفرستی شاید به درد کسی بخوره.

یا حق…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جایگاه بنر

محتوای دلخواه